در اسرائیل چاقوهای بلند برای نتانیاهو تیز میشود
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۹۴۱۴۰
فرارو- هشام ملحم روزنامه نگار لبنانی – امریکایی است که به عنوان رئیس دفتر واشنگتن شبکه خبری «العربیه» و خبرنگار روزنامه لبنانی «النهار» فعالیت رسانهای و مطبوعاتی داشته است. ملحم برای رادیو مونت کارلو و روزنامه کویتی القبس نیز گزارشهای خبری تهیه کرده و به عنوان رئیس دفتر واشنگتن روزنامه لبنانی السفیر نیز فعالیت داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از فارین پالسی، بار دیگر زمان قاتلان در خاورمیانه فرا رسیده است. گویی سرانجام تصمیم گرفتهاند حماسه ۱۰۰ساله مبارزات و آرزوها، رویاها و توهمات خود را به پایان برسانند. آنان در طبقه کشتارگاهی با طراحی خودشان هستند. آنان با قطعیتهای مطلق گرایانه و اعتقادات کور و تحت تاثیر شدت لجام گسیخته جهان خود و کسانی را که در آن زندگی میکنند و آنایی که در پیرامون آن هستند را در هرج و مرج ناشناختهای قرار داده اند.
قرار نیست کسی در امان بماند. هنگامی که چاقوهای بلند به صدا در میآیند حتی یک کودک نیز از ایده اخلاقی انتزاعی آنان جان سالم به در نمیبرد. همدلی با کشته شدگان ممنوع است و حتی خیانت قلمداد میشود. اسرائیلیها جرات نمیکنند در انتقاد از این درگیری سخن بگویید مبادا کمکی برای دشمن باشد. تحریک، اهریمنسازی و ارعاب در پی تحولات اخیر همراه با تفکر گروهی، انکارهای جمعی و تحمل ناپذیری شدید صورت گرفته است.
بسیاری از دولتهای غربی به رهبری ایالات متحده از وعده اسرائیل برای گرفتن انتقام مطلق حمایت کردند و حتی از صمیم قلب آن را پذیرفتند. با این وجود، از مشاهده وسعت انتقامی که به اندازه داستانهای روایت شده در کتاب مقدس بود! حمایت بیقید و شرطشان از اسرائیل نیز تحت تاثیر قرار گرفت. پس از چهار هفته خشم و انتقام اسرائیل علیه غزه تخمین زده میشود که بیش از ۱۰ هزار نفر از جمله بیش از ۴ هزار کودک کشته شده اند. علیرغم آن که اسرائیل کل محلات پرجمعیت غزه را با خاک یکسان میکند «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا و مشاورانش کماکان از درخواست صریح از اسرائیل برای آتش بس کامل خودداری میورزند.
همدردی کشورهای مختلف جهان برای کشته شدن ۱۴۰۰ اسرائیلی در ابتدا به ارتش اسرائیل در برابر زیر سوال بردن اهداف جنگی و یا انتقاد از تاکتیکهای به کار گرفته شده مصونیت بخشید. اسرائیل این همدلی را مجوزی برای استفاده از مخربترین مهمات هوشمند ساخت آمریکا برای ایجاد درههای عمیق در شهر غزه و اردوگاه آوارگان جبالیا از جمله اهداف دیگری تحت لوای شکار رهبران حماس بدون توجه به تلفات بالای غیر نظامیان قلمداد کرد.
پیش از آن که جنگ به پایان نخستین ماه خود برسد همدردی جهان با اسرائیل به نفرت تبدیل شد همانطور که از تظاهرات خشمآلود از امان تا لندن و واشنگتن دی سی تا مکزیکوسیتی دیدیم. عفو بین الملل اسرائیل را به انجام «حملات بیرویه که منجر به تلفات گسترده غیرنظامیان شد و باید به عنوان جنایات جنگی مورد بررسی قرار گیرد» متهم کرد. آژانس کودکان سازمان ملل یونیسف غزه را «قبرستان هزاران کودک» نامید. رهبران کنونی و سابق اسرائیل، نمایندگان پارلمان و مقامهای امنیتی فلسطینیان را «هیولا» نامیدند.
«یوآو گالانت» وزیر دفاع اسرائیل گفت: «ما در حال مبارزه با حیوانات انسانی هستیم و مطابق با آن عمل میکنیم». از نظر «اسحاق هرتزوگ» رئیس جمهور اسرائیل هیچ انسان بیگناهی در غزه وجود ندارد. او گفت: «این یک ملت است که مسئول حمله حماس میباشد». تصمیم برای محروم کردن غزه از غذا، سوخت و برق، همراه با دستور به نیم میلیون غزه برای تخلیه بخش شمالی نوار غزه به بخش جنوبی، نزدیکتر به مرزهای مصر، خاطرات و تصاویر فلسطینیهای مجبور به تبعید از خانههای اجدادیشان در طول جنگهای ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ میلادی را تداعی کرد.
زمانی که «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل گسترش درگیری را به عنوان «جنگ دوم استقلال» اسرائیل توصیف کرد این ترسها اعتبار بیشتری پیدا کرد. برای بسیاری از فلسطینیان این اعلامیه به مثابه تهدید شوم نکبت دوم به نظر میرسید واژهای که از دید فلسطینیان شوم و به معنای «فاجعه» محسوب میشود و به زمانی اشاره دارد که بیش از ۷۰۰۰۰۰ فلسطینی توسط واحدهای شبه نظامی صهیونیستی در طول جنگ ۱۹۴۸ میلادی اعراب و اسرائیل یا از خانه هایشان گریختند یا بیرون رانده شدند جنگی که اسرائیلیها از آن تحت عنون جنگ استقلال طلبانه یاد میکنند. این نقطه آغاز پیدایش بحران پناهجویان فلسطینی بود. فلسطینیان و اعراب هنوز درگیر خاطرات دردناکی هستند که چگونه پناهگاههای موقت فلسطینیها در اردن، لبنان و سوریه به یک پناهگاه دائمی تبدیل شد.
پاکسازی قومی فلسطینیان اکنون آشکارا و به طور رسمی در اسرائیل مورد بحث قرار میگیرد و از اقدامات حماس برای توجیه اخراج دسته جمعی افرادی که پیشتر اخراج شدهاند استفاده میشود.
یک سند ۱۰ صفحهای فاش شده به تاریخ ۱۳ اکتبر که توسط نهادهای امنیتی اسرائیلی تنظیم شده نشان میدهد که آن نهاد در تحقیقات خود در میان گزینههای سیاسی مطرح شده انتقال اجباری و دائمی کل ۲.۲ میلیون فلسطینی ساکن نوار غزه به صحرای سینا را توصیه کرده است.
معمولا برنامههای واقعی دولتها از چنین توصیههای نظری و فرضیای زاده نمیشوند. با این وجود، این توصیهها هم اکنون در بحبوحه جنگ ارائه میشوند و در حالی که صدها هزار فلسطینی بیخانمان شده اند. پس از جنگ در صورت امکان نگرشهای هر دو طرف مطلق گراتر و متعصبانهتر خواهند شد. علاوه بر این، ناکارآمدی سیاسی در اسرائیل چند پاره شده مانع از هرگونه بحث جدی در مورد ترتیبات سیاسی با فلسطینیان خواهد شد. ضعف و ناکارآمدی سیاسی در میان فلسطینیان نتیجه مشابهی را تضمین خواهد کرد. تعصب مذهبی و افزایش نگرشهای مسیحایی و آخرالزمانی در سالیان اخیر در اسرائیل نشاندهنده یک تغییر بزرگ و شوم در مسیر حرکت اسرائیل است. سکولاریسم دیروز جای خود را به انحصارطلبی مذهبی داده است.
اسرائیل غزه را درهم خواهد شکست اما بعدا مالک آن نخواهد شد و مطمئنا آن را بازسازی نخواهد کرد. پس از پایان جنگ بایدن به عرصه داخلی خود عقب نشینی خواهد کرد تا نقشه انتخاباتی نه چندان امیدوار کنندهاش را بررسی کند. در حال حاضر در اسرائیل چاقوهای بلند برای نتانیاهو تیز میشوند فردی که تعداد فزایندهای از اسرائیلیها او را مردهای در حال راه رفتن میبینند.
فلسطینیان در حالتی عبوس و زخم خورده به دلیل آن چه در غزه رخ داده باقی خواهند ماند. رهبران حماس در تبعید باقی میمانند. «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی که سالخورده است آخرین روزهای خود را در رام الله سپری میکند و کماکان در مقاماش باقی مانده است در انزوایی راحت و البته بدون هیچ گونه اقتداری.
سران کشورهای عربی به ویژه مصر و اردن برای در امان ماندن از طوفان دیگری علیرغم آن که با نگرانی بیشتر خشم محسوس جمعیت خود را تماشا میکنند نفس راحتی خواهند کشید. این فقدان رهبری، فقر تخیل و فقدان شجاعت سیاسی و اخلاقی در میان همه رهبران درگیر تضمین میکند که آینده نزدیک منطقه به احتمال زیاد بازتاب دهنده گذشته تاریک سالیان گذشته آن خواهد بود. تا زمانی که آغوش مرگبار اشغالگری که صرفا با زور و سرکوب حفظ میشود به طور کامل و با دستیابی فلسطینیان به آزادی کامل درهم شکسته نشود این خشونت ادامه خواهد یافت.
«غسان کنفانی» رمان نویس مشهور فلسطینی در سال ۱۹۵۶ میلادی داستان کوتاهی با عنوان «نامهای از غزه» نوشت که در آن قهرمان داستان از غزه به عنوان «شهر قطع عضو شده» یاد میکرد. او به دوست ش نامه مینویسد که تصمیم گرفته در «کالیفرنیای سبز دور از بوی شکستی که هفت سال مشاماش را پر کرده بود» به او نپیوندد. او در غزه میماند زیرا «نادیا» خواهرزاده محبوباش پای خود را در حمله اسرائیل از دست داده است. او نامه خود را با این التماس از دوستاش به پایان میرساند که «برگرد تا از پای نادیا که از بالای ران قطع شده است یاد بگیری که زندگی چیست و چه ارزشی دارد». امروز شهر قطع عضو شده تمام اعضای بدن خود را از دست داده است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت موبایل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۹۴۱۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکاوی ۳ ابربحران قابل توجه پیش رویِ نتانیاهو
فرارو- قریب به هفت ماه از آغاز جنگ غزه میگذرد. جنگی که تاکنون رژیم اسرائیل و به طور خاص شخص نخست وزیر آن بنیامین نتانیاهو و مقامهای ارشد نظامی و اطلاعاتی این رژیم، هنوز نتوانستهاند به اهداف تعریفشده از سوی خود در قالب آن یعنی نابودسازی حماس و همچنین آزادسازی اسرای اسرائیلی نزد جنبش حماس دست یابند.
به گزارش فرارو؛ رژیم اشغالگر قدس و نتانیاهو، با چالشهای به مراتب گستردهتری نیز رو به رو شده اند. چالشهایی که در ابعاد داخلی، منطقهای و بین المللی معنا و مفهوم پیدا میکنند و سبب شده اند تا جنگ غزه به زعم بسیاری از افکار عمومی صهیونیست و حتی متحدان غربی اسرائیل، چیزی جز یک جنگ گُنگ و نامفهوم نباشد.
در این راستا، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر صهیونیستها، با اَبربحرانهای قابلتوجهی رو به رو است که غلبه بر آنها، چندان ساده به نظر نمیرسد. بحرانهایی که میتوانند در نهایت حیات سیاسی وی را به نقطه پایان برسانند و حتی او را با سناریوهای تکان دهندهای نظیر بازداشت شدن و محاکمه اش مواجه سازند.
در ادامه، به ۳ ابربحرانی که نتانیاهو در وضعیت کنونی به آنها دچار است، اشاره میشود.
۱. پایان افسانه "آقای امنیت"نتانیاهو از حیث گفتمانی و هویتی، در طی سالها فعالیت خود به عنوان نخست وزیر صهیونیستها، هویت خاصی را برای خودش تعریف کرده بود. او لقبِ "آقای امنیت" را به خودش داده بود و سعی میکرد خود را به مثابه ناجی ساکنان فلسطین اشغالی معرفی کند. فردی که صهیونیستها تنها با او میتوانند طعم امنیت را بچشند و از بسیاری از چالشهای امنیتی به دور باشند.
با این حال، پس از عملیات هفتم اکتبر و بنبست اسرائیل در جنگ غزه و متعاقبا حمله موشکی-پهپادی گسترده ایران به اراضی اشغالی، تا حد زیاید این افسانه در هم شکسته است. نتانیاهو دیگر نمیتواند برای افکارعمومی صهیونیست دلیلی محکم بیاورد تا همچنان به وی اقبال و گرایش داشه باشند.
به بیان سادهتر، برَند سیاسی او به شدت خدشهدار شده و آسیب دیده است؛ معادلهای که ترمیمِ آن نیز ممکن به نظر نمیرسد. این مسائل همه از نتانیاهو تصویری ساخته اند که او به هیچ عنوان مایل به آنها نیست و یکی از اهرمهای موثر وی برای تداوم حضور در قدرت را از او سلب کرده است.
نتایج نظرسنجیهای مختلف در اراضی اشغالی در ماههای گذشته حاکی از این موضوع بوده اند که بسیاری از افکار عمومی صهیونیست بر این باورند که نتانیاهو جنگ غزه را به یک جنگ شخصی برای خود تبدیل کرده و بهتر است که هر چه سریعتر از قدرت کنار بکشد.
بسیاری از جمله جریان اپوزیسیون در اراضی اشغالی نیز با درک همین نکته بوده که خواستار کنار رفتن دولت نتانیاهو و برگزاری انتخابات زودرس در فلسطین اشغالی هستند.
۲. سرگیجه صدور حکمِ بازداشت بین المللیبه تازگی، یک بحران بسیار جدیِ دیگر علیه نتانیاهو ایجاد شده است. برخی منابع آگاه اعلام کرده اند که دیوان بین المللی دادگستری به احتمال فراوان خیلی زود حکم بازداشت بینالمللی بنیامین نتانیاهو و شمار دیگری از مقامهای ارشد صهیونیست را به دلیل ارتکاب به نسلکشی و کشتار مردم فلسطین، صادر خواهد کرد. منابع نزدیک به دولت نتانیاهو اعلام کرده اند که شخص نخست وزیر اسرائیل به شدت در این رابطه نگران است و از شرکای بین المللی صهیونیستها کمک خواسته تا مانع از تحقق این سناریو شوند.
اگر دیوان بین المللی دادگستری اقدام به صدور حکم بازداشت نتانیاهو کند که احتمال تحقق این سناریو کم نیست، باید نتانیاهو را یک مهره سوخته در جهان سیاست دانست. پس از صدور حکم مذکور، هزینههای هرگونه همکاری با نتانیاهو چه در صحنه سیاست داخلی اراضی اشغالی و چه در محیطهای منطقهای و بین المللی، به شدت افزایش خواهد یافت و رسوایی و بدنامی آن دامن هرکسی که با دولت نتانیاهو در تماس باشد را خواهد گرفت.
در این میان، حتی متحدان غربی نتانیاهو نیز راهی جز فاصله گرفتن از وی برای در امان ماندن از فشارهای افکار عمومی نخواهند داشت. تمام این معادلات میتواند روند سقوط سیاسی نتانیاهو را به شدت تسریع کنند.
۳. بن بست در جنگ غزهدر نهایت باید گفت که نتانیاهو به شدت در میدانهای جنگ غزه دچار بنبست شده است. او حقیقتا نمیداند که چه باید بکند. اگر ادعاهای دور و دراز نتانیاهو در مورد قدرت نظامی اسرائیل را یک طرف بگذریم و در طرف دیگر، ناتوانی ارتش اسرائیل و نهادهای اطلاعاتی آن در تحقق اهداف خود در این جنگ را نیز مد نظر داشته باشیم، متوجه میشویم که نتانیاهو و رژیم اشغالگر قدس در بحرانی بی پایان گرفتار شده اند.
در شرایط کنونی نیز، گمانه زنیهای مختلفی در مورد حمله قریب الوقوع ارتش اسرائیل به شهر رفح مطرح میشود. با این حال، سوال اصلی اینجاست که آیا در شرایطی که سیلی از اعتراضات علیه رژیم اسرائیل به ویژه در دانشگاههای آمریکا در جریان است و با توجه به شرایط نامساعد داخلی و بین المللی که نتانیاهو با آنها رو به رو است، رژیم اشغالگر قدس، از این ظرفیت برخوردار است که دست به یک جنایت بزرگتر بزنند و از تبعات مرگبار آن نیز در امان بمانند؟
صورتِ این معادله به قدری روشن است که به خوبی از سناریوهای تاریک پیش رویِ نتانیاهو و دولتش حکایت دارد.